آنهایی که خواهان قدیمتر نشان دادن تاریخ ارمنی های معاصرهستند، بعنوان یکی از منابع اصلی با علاقه خاصی به وجود “هایاسا” ولایتی در شمالی دولت “هت” در قرن چهاردهم پیش از میلاد استناد میکنند.
مؤلفان کتاب “ارمنستان” که در سال ١٩۶۶ به زبان روسی به چاپ رسیده، ارمنی ها را وارثان مستقیم مردمان “هایاسا” خوانده و واژه “های” را به “هایاسا” نسبت داده اند.
س. آیوازیان که خیال پردازیها در مورد موضوعات تاریخی از جهات تمایز وی میباشد، مسئله دولت ارمنی بودن “هایاسا” را بنحو منحصر به فرد خود به اثبات رسانده است. وی نوشته های مکشوفه در منطقه “متسامور” را بعنوان علایم پیکتوگرافیک مربوط به قرن نوزدهم پیش ازمیلاد توصیف کرده و آنها را به زبان ارمنی بازخوانی کرده است. علاوه بر این، وی سکه هایی را که گویا منقش به هیروگلیف “هایی” و منطبق با نوشته های صخره یی “متسامور” بوده، به جامعه علمی عرضه داشته است. این به اصطلاح اختراع علمی س. آیوازیان که سال ١٩۶۴ در مجله “اخبار” فرهنگستان علوم جمهوری شوروی سوسیالیستی ارمنستان به چاپ رسیده، توسط ب. مکرتیچیان در مجله علمی “New Orient” در چکسلواکی نیز درج گردیده است. ب. پیوطروسکی همه این موارد را فانتزی دانسته و ضمن افشای تقلب کاریهای آیوازیان و مکرتیچیان، تأکید کرده بود نوشته های متسامور که به قرن نوزدهم پیش از میلاد نسبت داده شده، در واقع قبرنوشته هایی به زبان عربی بوده و سکه های فوق الاشاره نیز چیزی به جز سکه های مضروب توسط دولت آتابیک های آذربایجان در قرنهای دوزادهم سیزدهم میلادی نیستند که قرون وسطی بسیار رایج بوده اند.
به عقیده و.ن.خاچاتریان که سالهای ٧۰ قرن گذشته میلادی مقالاتی را در خصوص “هایاسا” به چاپ رسانده، زبان هایاسایی از خانواده زبانهای هند-اروپایی بوده، اسامی پادشاهان و خدایان هایاسایی که در متون “هت” آمده و هیچ ربطی به زبانهای هند و اروپایی ندارند، امکان دارد کلمات مأخوذه باشد و لذا آنها را نمیتوان ملاک قرار داد. ولی وی بعدها این نظر خود را تغییر داده و اسامی پادشاهان و خدایان هایاسایی را نیز ارمنی سازی کرده است. و.ن.خاچاتریان ضمن مراجعه به توپونیمهای هایاسایی چنین نتیجه گیری کرده که “…معادلهای ارمنی توپونیم های هایاسایی (ناییری) حاوی عناصری از زبان ارمنی هستند. این امر نشان میدهد هایاسایی ها (ناییری ها) از طوایف “های” بوده اند.” بدون تردید، برخورد خاچاتریان به این موضوع، اشکالات زیادی دارد. چرا که احیای حقایق علمی با استفاده از راه و روشی که وی اختیار کرده یعنی از راه مقایسه جای نامهای باستانی با زبان معاصر ارمنی محال بنظر میرسد. “و.آ.شنیرلمان” با اشاره به این موضوع تأکید میکند که “این امر دلیلی برای وی شده تا در مورد تعلق قومی مردم هایاسا به نتایج معطوف به آینده بسیار دور دست یابد… در عین حال، چه “جاوکیان” و چه “دیاکونوف” هیچ توپونیم باستانی هند-اروپایی (تا چه رسد به توپونیم ارمنی) در فلات ارمنستان نیافته اند. دیاکونوف که خاچاتوریان را به جعل عمدی نوشته های وی متهم کرده، نظرهای نامبرده را بی اساس خوانده. “اغلب توپونیمهایی که و.ن.خاچاتریان آنها را به اصطلاح هایاسایی دانسته در واقع هیچ ربطی به “هایاسا”ی باستانی ندارد. بطور مثال، اگر “قیامیانینی” را که “قارنینی” امروزی است مثال بزنیم، در کدام منبع باستانی این منطقه به هایاسا نسبت داده میشود؟ در هیچ کدام. پس در آنصورت، آن چگونه میتواند نام “هایاسایی” باشد و تازه اینکه نشانه تکلم هایاسایی ها به زبان ارمنی باشد؟” این امر بار دیگر نشان میدهد جعل و تقلب کاری مؤلفان ارمنی ها هیچ مرز و حدودی نمیشناسد.
ر.آ.ایشخانیان با پیروی از موضع ملی گرایی افراطی تأکید میکند که نیاکان ارمنی ها از هزاره چهارم پیش از میلاد در صحنه تاریخ حضور داشته و در هزاره سوم پیش از میلاد فرمانروایان آکادی ارامنه را به رسمیت شناخته و در صدد اشغال آنها بر آمده اند. نظرات ایشخانیان را که ارمنی ها را در میان قدیمی ترین اقوام جهان قرار داده است، میتوان بعنوان انقلابی در علم تاریخ تلقی کرد.
برخی از مؤلفین با تکیه به تشابه ظاهری بین جای نام “هایاسا” و اتنونیم “های” ضمن بهره مندی مخصوصی از مطالب زبان شناسی، شکل های مختلفی ارایه داده و به گمانه زنی های گوناگونی پرداخته و تلاش بر آن داشته اند تا به هر نحوی شده رابطه ای بین “های” ها و “هایاسا” ایجاد نمایند. ق.ب.جاوکیان مینویسد: “بخشی از محققان، زبان ارمنی را ادامه مستقیم زبان هایاسا میدانند. در حالیکه بغیر ازمطابقت بین نام کشور هایاسا و نامی که ارامنه خودشان را به آن نامیده اند، هیچ دلیل محکمی در تقویت این فرضیه ارایه نمیدهند. ویا شواهد ارایه شده، همانطوریکه در مورد “قپانتسیان” صدق داشته، نمیتواند دلیلی برای اثبات آن ادعا محسوب گردد.”
ق.ب.جاوکیان تأکید میکند س.پتروسیان کسی که مقاله ای در این خصوص را در سال ١٩٨٧ به چاپ رسانده، موضوع منشا ارمنی زبان هایاسا را به سبک عجیبی ثابت کرده است. وی بلافاصله میافزاید که “این مقاله بدلیل ضعف و کم بودن شواهد ارایه شده، فاقد هر گونه قدرت اقناع میباشد.”
خود “جاوکیان” با موضوع هایاسا بطرز “اقناع کننده ای” برخورد میکند. بطوریکه، مؤلف ضمن عدم طرح ادعاهایی مبنی بر منشأ ارمنی زبان هایاسا، برای اثبات موجودیت ارمنی ها در آنجا از در دیگری وارد قضیه میشود. بنظر میرسد وی مایل است ثابت کند تا هایاسا منطقه ای با تنوع قومی بوده و طوایف متکلم به زبانهای گوناگون در آنجا اسکان داده شده و ارمنی ها نیز یکی از این طوایف بوده اند. ولی بدلیل اینکه شواهد موجود چنین امکانی را از وی سلب میکند، وی مجبور میشود تا به احتمالات روی بیاورد. “در مجموع امکان نداشت اهالی هایاسا تک ملیتی باشد. وجود عنصر ارمنی در کنار عناصر هت-لیویا و فراکیا ممکن بنظر میرسد. فرض این موضوع در صورت وجود ارتباطی بین “هایاسا” و نام ارمنی ها و نشأت مستقیم نام “های” از لایه هند-اروپایی امکان پذیر است. در آنصورت میتوان ریشه ارمنی داشتن برخی عناوین هایاسایی را فرض نمود.” این آکادمیسین ارمنی در ادامه بیان نظراتش پا به جلوتر نهاده و تأکید نموده که “برپایه مقایسات تعداد قابل ملاحظه انجام شده بین هایاسا و آناتولی باستان ما هنوز در سال ١٩۶١ بدین نتیجه رسیده ایم که زبان هایاسایی ریشه در آناتولی باستان دارد. بدین ترتیب آن اصل زبان ارمنی را تشکیل نمیدهد بلکه فرعی بر اصل آن میباشد. در حال حاضر اعتقاد ما به صحت این نظر تردید پذیر است.” ق.ب.جاوکیان در باره علل این تردیدها مینویسد: “نظر ما فقط بر پایه برخی عناوین از جمله آنتروپونیم ها، تئونیم ها و جای نامها استوار است که در تمامی موارد از نقش کلیدی در تعیین ماهیت زبان برخوردار نمیباشند. در نمونه خود زبان ارمنی شاهد آن هستیم که در مورد اسامی، میزان اسامی مأخوذه ممکن است تا حد قابل ملاحظه ای باشد و حتی امکان دارد اکثریت را تشکیل دهند.” و یا اینکه “احتمالهایی پیرامون زیرلایه آناتولی باستان در زبان ارمنی، بیشتر بر مبنای اطلاعات سایر محققین تکیه میزند. بازشناخت تشابهات ژنتیکی و غیر ژنتیکی با استفاده از روشهای جدی و تحقیق موضوع تشابهات ارمنی-هت-لیویا از سوی ما نشان داد که زیر لایه هت-لوویا که از گروههای متمایز زبان ارمنی میباشد همانطوریکه از اطلاعاتی که سابق بطور کامل مورد تحقیق قرار نگرفته و بویژه از اطلاعات ق. قپانتسیان چنین بر می آمد، آنچنان موثر واقع نشده است.”
ی.م. دیاکونوف با اشاره به لاینحل ماندن مسئله نسبت زبانی مردم “هایاسا”، اکیدا به این نکته تأکید میکند که “هیچ محققی قادر نیست اطلاعات مستندی را دال بر تعلق آنها به زبان ارمنی ارایه دهد.” از این لحاظ تلاشهای ق.قپانتسیان، س.پطروسیان، ق.ب.جاوکیان و سایر محققین هم عقیده آنها برای ربط دادن “هایاسا” به ارمنی ها از طرق مختلف، تلاشهای نافرجام و فاقد هر گونه پشتوانه علمی میباشد.
همانطوریکه فوق اشاره شد، “هایاسا” بخشی از دولت “هت” بوده است. قدیمی ترین ساکنین سرزمینهای پیدایش این دولت را در علم تاریخ “پروتوهت ها” مینامند. در هزاره دوم پیش از میلاد طوایف جدیدی که نسیت ها (نام خود را از کشور و یا شهری بنام نسیت و یا نشیت واقع در جنوب رودخانه هالیث گرفته) نام و زبان متفاوت از زبان پروتوهت ها داشتند، در آن اراضی پا به عرصه وجود نهادند. برخی سخنان موجود در زبان ناسیت که به زبانهای هند اروپایی نزدیک بوده، قابل مقایسه با واژه های مشابه در زبانهای یونانی، لاتین، هند باستان و اسلاو باستانی میباشد. بنوبه خود دولت هت نیز از سوی طوایف پروتوهت، پالای، لوویا و نسیت تأسیس شده که به زبانهای مختلف تکلم داشتند. بعنوان نتیجه روندهای درازمدت، زبان نسیت در موقعیت بالاتری قرار گرفته و اتحاد قومی هت-نسیت در قلمروی دولت “هت” شکل گرفته است. ارمنی ها و زبان ارمنی در این تغییر و تحولات جای نداشته، چرا که آنها در دوره های مورد اشاره وجود فیزیکی نداشتند.
وجود روابط فامیلی بین زبانهای هایاسا و ارمنی ثابت نشده است. حتی وجود برخی تشابهات بین توپونیم “هایاسا” و اتنونیم “های” بمنزله گواه بر رابطه مستقیم بین آنها نیست. (دیاکونوف، ی.م “تاریخ باستانی ملت ارمنی. تاریخ ملت ارمنی از سال ١٥۰۰ تا ٥۰۰ قبل از میلاد. هتی ها، لوویها، پروتوارمنی ها، به زبان روسی، ایروان، سال ١٩۶٨، ص ٢١١ “) به تعبیر دیگری، ادعاهای ارمنی ها نسبت به “هایاسا” که در دوره قبل از وجود ارمنی ها موجود بوده اند، فاقد هر گونه اساسی است و محافل علمی جدی چنین ادعا را مردود شمرده اند.