تاریخ آذربایجان در نیمه دوم قرن هجدهم در واقع تاریخ نهادهای دولتی مستقل و نیمه مستقل از نوع خان نشینی ها میباشد. پیدایش نخستین خان نشینی های مستقل در اراضی آذربایجان با سالهای چهل قرن هجدهم مصادف شده است. اگر چه برخی از آنها بدنبال سقوط دولت نادرشاه پا به عرصه وجود نهادند ولی بقیه در دوران حاکمیت نادر شاه در جریان مبارزات ضد ایرانی تشکل یافته بودند.
خان نشینی شکی
حاج چلبی خان (١٧٥٥-١٧۴٣) بنیانگذار خان نشینی شکی بوده است. اواخر سالهای چهل قرن هجدهم تبدیل به نیروی قدرتمند سیاسی شد. ملکان “غبله” و “قوتقاشن” مجبور شدند تا حاکمیت خان شکی را به رسمیت بشناسند. در سال ١٧٥١خان شکی توانست برای مدتی محالهای قزاخ و بورچالو را نیز تابع خود سازد. خوانین شکی و قوبا بصورت متحد به سوی خان نشینی شماخی حمله کرده و آن خان نشینی را میان خودشان تقسیم کردند. شهر شکی مرکز فرهنگی آن خان نشینی بوده است.
خان نشینی قرا باغ
پایه های خان نشینی قرا باغ از سوی پناه علی خان (١٧۶٣-١٧۴٨) از طایفه جوانشیر گذاشته شده است. این خان نشینی در نتیجه مبارزه بر علیه حاکمیت ایران تشکل و تقویت یافته است. پناه علی خان با استفاده از درگیریهای موجود بین وارثین نادرشاه توانست گستره نفوذ خود را تا اردبیل تسری دهد. ضمن مداخله در امور خان نشینی گنجه، پناه علی خان موفق شده بود تا یکی از نزدیکان خود یعنی فردی از خاندان زیاداوغلوها را روی کار بیاورد. پناه علی خان با گسترش سرزمینهای خود محالهای تاتئو، سیسیان، مغری را نیز جزو کرسی نشینی های خود قرار داده بود. پناه علی خان قلعه با شکوه پناه آباد را در بالای صخره های کوه مرتفع بنا و در سالهای ١٧٥۶-١٧٥٥ پایتخت خود را به آنجا منتقل کرده بود. این قلعه بعدها به نام روستای شوشا کند واقع در نزدیکی آن نامیده شد. ابراهیم خلیل خان که بعد از پدرش پناه علی خان زمام امور را بدست گرفته بود تلاش میکرد تا سرزمینهای آذربایجان را متحد کند. ابراهیم خلیل خان موفق شده بود در مقاطع مختلفی نفوذ خود را تا خان نشینی های نخجوان، گنجه و تبریز گسترش دهد.
خان نشینی قوبا
حسین علی خان (١٧٥٨-١٧٢۶) مؤسس خان نشینی قوبا هنوز در سال ١٧٢۶ از سوی مقامات روسی برای تصدی این مقام معرفی و تزار روسیه طی فرمانی وی را به عنوان خان قوبا منصوب کرده است. در دوره حاکمیت وی “سالیان” و “رودبار” تابع خان نشینی قوبا شدند. بالندگی و توسعه خان نشینی قوبا بعد از روی کار آمدن فتحعلی شاه میسر بوده است. فتحعلی شاه موفق شد تا در سال ١٧٥٧خان نشینی قوبا، در سال ١٧٥٩ خان نشینی دربند، در سال ١٧۶۶ باکو و در سال ١٧۶٨ نیز خان نشینی های شماخی و جواد را جزو خان نشینی قوبا قرار دهد. سالهای ۶۰ قرن هجدهم خان نشینی قوبا از لحاظ توسعه اقتصادی، نظامی-سیاسی در مقایسه با خان نشینی های مختلف آذربایجان صاحب موقعیت برتری بوده و نقش مهمی در عرصه سیاسی کشور ایفا نموده است.
خان نشینی لنکران (تالش)
شهر لنکران محصور به دیوارهای قلعه نقش مرکز سیاسی و فرهنگی این خان نشینی را داشته است که استقلال آن توسط سید عباس یکی از ملکان بزرگ محلی اعلام شده بود. بدنبال فوت سید عباس فردی بنام جمال الدین میرزا بیگ معروف به قره خان تالشی به قدرت رسید. در عهد وی از خط مشی سیاسی مشخصی برای تضمین ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی پیروی شده است.
خان نشینی باکو
در پی مرگ نادر شاه در سال ١٧۴٧ میرزا محمد آقا یکی از فئودالهای محلی اقدام به طرد سلیم آقا از عوامل شاه در باکو کرد و خود را بعنوان فرمانروای مستقل باکو(١٧٨۶-١٧۴٨) اعلام موجودیت کرد. از حیث نظامی و سیاسی خان نشینی باکو فرق چندانی با سایر خان نشینی ها نداشته است. قلمروی آن محدود و شامل اراضی به طول ٩۰ ورست (ورست روسی تقریبا ۰۶.١ کیومترمیباشد) و به عرض ۶۰ ورست شده است. کلیه شبه جزیره آبشرون، شهر باکو و ٣٩ روستا جزو این خان نشینی بوده است. در دوران وارثین میرزا محمد آقا، خان نشینی باکو حالت وابستگی از فتحعلی خان داشته است. فتحعلی خان در سال ١٧۶۶ خواهرش خدیجه بیکه را به عقد ملیک محمد باکوی در آورد و بدین وسیله وابستگی خان نشینی باکو از خان نشینی قوبا را تضمین کرد.
خان نشینی گنجه
برپایه بیگلر بیگی گنجه تشکل یافته بود. این نهاد بیگلر بیگی از قرن هفدهم تا سال ١٨۰۴ به استثنای مقاطع کوتاه بصورت موروثی از سوی نسل زیاداوغلو از تیره زیادلی خاندان قاجارها اداره شده است. شاه وردی خان زیاداغلو بانی این خان نشینی بوده است. گنجه هم از حیث نظامی و هم از حیث اقتصادی-اداری از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. این خان نشینی از بدو پیدایش خود آماج حملات ملکان همسایه بوده است. خوانین گنجه برای اینکه در مقابل دشمنان دوام بیاورند مجبور بودند تا بین دشمنان قوی خویش دست به حیله و ملاحظه کاری بزنند.
خان نشینی دربند
محمدحسین خان بنیانگذار خان نشینی دربند بدلیل سیاستهای بی رحمانه داخلی خود موجب تنفر مردم ساده و همچنین برخی از نمایندگان قشرهای اشرافی بوده است. در سال ١٧٥٩ بنا بر درخواست مردم دربند، فتحعلی شاه یورشی نظامی به دربند به راه انداخته است. در سایه حمایتهای مردم دربند، آن شهر به دست فتحعلی شاه افتاده است. بعد از این اتفاق و تقریبا تا زمان الحاق مناطق شمالی آذربایجان به روسیه، خان نشینی های قوبا و دربند جزو دولت واحدی بوده اند.
خان نشینی شماخی
خان نشینی شماخی در جریان مبارزات سرسخت ملکان محلی و اعیان شهری برضد دشمنان خارجی و داخلی تشکل یافته است. شهر شماخی که قرنها پایتخت دولت شروانشاهان و بعد ها نیزمرکز بیگلربیگی شماخی بوده، موقعیت برتر اقتصادی و تجاری خود را تا اواخر قرن هجدهم حفظ کرده بود. در پی سقوط دولت نادرشاه، شماخی صحنه تحولات سیاسی عمیقی بوده است. در اراضی نسبتا محدودی دو خان نشینی تشکیل شدند: یعنی شماخی جدید به مرکزیت آغسو و دیگری بعنوان شماخی قدیم به مرکزیت شماخی. این دو قطبی سیاسی در شماخی محال بود مدت زیادی طول بکشد. محمدسعید خان با تحکیم مواضع خود در شماخی قدیم در سال ١٧۶٣ شماخی جدید را تصرف و به شماخی قدیم محلق کرد. شماخی قدیم هم به مرکز آن خان نشینی تبدیل گشت. ولی روند حوادث نشان داد که شماخی در قبال حملات ملکان همسایه بی دفاع مانده است. حملات مکرر اقتصاد آن را متزلزل کرده و موحبات اشغال آن خان نشینی توسط فتحعلی خان در سال ١٧۶٨ را فراهم ساخت.
خان نشینی نخجوان
خان نشینی نخجوان توسط حیدرقلی خان از تیره کنگرلی پایه گذاری شده است. حیدر قلی خان (۶۴-١٧۶٣/١٧۴٧) در امر تقویت خان نشینی و دفاع آن در مقابل حمله و یورشها، در سالهای نخست فرمانروایی خود به خان نشینی نسبتا قوی تر قرا باغ امیدوار بوده است. در نتیجه کشمکشهای داخلی برای کسب قدرت بدنبال فوت حیدرقلی خان، که تا سال ١٧٨٧ ادامه داشته، خان نشسنی نخجوان رو به ضعف گذاشته و به عرصه جنگهای بی پایان بین ایران و خان نشینی های خوی، قرا باغ، ایروان و نیز پادشاهی کارتلی-کاختی تبیدیل میشود.
خان نشینی ایروان
برپایه بیگلربیگی چخورسد تشکل یافته بود. در جریان شورشی که در پی قتل نادر شاه بر ضد حاکیمیت ایران در ایروان برپا شده بود، مهدی قلی خان از ملکان محلی که رهبری شورش را برعهده داشت، با پایه گذاری خان نشینی مستقل ایروان بعنوان فرمانروی آن اعلام موجودیت کرد. ولی خان استقرار خان نشینی ایروان در کلیه سرزمینهای بیگلر بیگی سابق میسر نبوده است. بخشی از سرزمینهای آن جزو خان نشینی های نخجوان و غیره قرار گرفتند. شهر ایروان مرکز آن خان نشینی بوده است.
خان نشینی قرا داغ
یکی از خان نشینی های بی قدرت در جنوب آذربایجان بوده است. کاظم خان (١٧٥٢-١٧۴٨) رهبر دور اندیش یکی از طوایف عشایری و بنیانگذار این خان نشینی سیاستهای محتاطانه ای در قبال همسایگان خود اتخاذ میکرده است. وی ضمن تنظیم مسائل داخلی کشور، به کارهای ساخت و ساز مبادرت کرده و برخی اماکن عمومی را در اهر در مرکز آن خان نشینی بنا کرده است. خان نشینی قرا داغ در سال ١٧٨٢ بدست نیروهای متحده خان نشینی های خوی و قرا باغ اشغال گردید. بعد از این اتفاق، خان نشینی قرا داغ تقریبا استقلال خود را از دست میدهد.
خان نشینی تبریز
بانی آن نجف قلی خان (١٧٨۰-١٧۴٥) از نمایندگان برجسته خاندان دونبلی بوده است. وی در سایه حمایتهای فعال فتحعلی خان افشار از ارومیه، توانسته بود در تبریز موقعیت خود را تحکیم کند. بدین خاطر نیز خان نشینی تبریز برای مدتی حالت وابستگی از خان نشینی ارومیه داشته است. در پی شکست کامل فتحعلی شاه افشار توسط کریم خان زند، خان نشینی تبریز صاحب استقلال تمام عیاری میشود.
خان نشینی مراغه
خان نشینی مراغه توسط علیقلی خان مقدم (١٧٥۰-١٧۴٧) تشکیل شده است. این خان نشینی که اهمیت چندانی نداشته تا زمان روی کار آمدن فتحعلی شاه قاجار مستقل بوده است.
خان نشینی اردبیل
نظرعلی خان (١٧٨٣-١٧۴٧) رهبر طایفه شاه سئون مؤسس خان نشینی اردبیل بوده است. دوران حاکمیت وی دوران توسعه و بالندگی این خان نشینی بوده است. نظرعلی خان بوسیله دیپلماسی عقد نکاه توانسته بود روابط دوستانه یی با ابراهیم خان قرا باغی ایجاد نماید. وی همچنین روابط حسن همجواری با خان لنکران داشته است.
خان نشینی ارومیه
فتحعلی شاه افشار (١٧۶٣-١٧۴٧) از نمایندگان نسل افشارها رهبر خان نشینی ارومیه بوده است. فتحلعی شاه که قصد گسترش مرزهای خان نشینی خود را داشته، توانسته بود در مواقع مختلفی سرزمینهایی وسیع در آذربایجان را به تصرف خود بیاورد. بعد از شکست وی از کریم خان زند در سال ١٧۶٣ خان نشینی ارومیه اهمیت قبلی خود را از دست داد.
خان نشینی خوی
اولین فرمانروای خان نشینی خوی شاهباز خان (١٧۶٣-١٧۴٧) بوده است. وی در دوران نادرشاه به عنوان حاکم ولایت خوی منصوب گردیده بود. بعد از مرگ نادرشاه وی خود را فرمانروای مستقل خان نشینی خوی اعلام کرد. شاهباز خان با اتخاذ سیاستهای معتدلی روابط دوستانه یی با فتحعلی شاه برقرار کرده بود.
خان نشینی ماکو
پایه گذار خان نشینی ماکو احمد سلطان (١٧٧٨-١٧۴٧) رهبر طایفه بیات و یکی از سرکردگان نادر شاه بوده است. احمد سلطان که بعد از مرگ شاه به وطن خود برگشته، ماکو را بعنوان خان نشینی مستقل و خودش را نیز فرمانروای این خان نشینی اعلام کرده بود. شهر ماکو که از دو طرف در احاطه کوه ها قرار داشته پایتخت این خان نشینی بوده است. خان نشینی ماکو متشکل از سی روستا بوده است.
خان نشینی سراب
خان نشینی سراب از سوی علی خان (١٧٨۶-١٧۴٧) رهبر طایفه شقاقی بنیانگذاری شده است. علی خان با استفاده از هرج و مرج موجود بعد از مرگ نادر شاه، خود را در میان هم طایفه هایش بعنوان خان اعلام کرده بود.
بغیر از خان نشینی های فوق الاشاره، خان نشینی جواد در تلاقی رودخانه های کور و ارس و یک خان نشینی کوچکی بعنوان خان نشینی سلیان در منصب رودخانه کور موجود بوده است. بموجب عهدنامه های گلستان (١٨١٣) و ترکمن چای (١٨٢٨) منعقده بین ایران و روسیه، سرزمینهای آذربایجان بین دو امپراطوری تقسیم شد: بخشهای شمالی آذربایجان در قلمروی روسیه و بخشهای جنوبی آذربایجان در قلمروی ایران قرار گرفته است.
“دولتهای تاریخی آذربایجان”، باکو، سال ٢۰١٢، ص ١۴١-١٣۶.