خاچاتور آبویان، نویسنده، استاد زبان و بنیانگذار ادبیات معاصر ارمنی میگوید: “ملت ما در زبان محاوره یی خود نه فقط برخی واژه های آذربایجانی بلکه کل جملات را به زبان آذربایجانی به کار میبرد.” (خاچاتور آبویان، مجموعه آثار، مجلد به ۵ جلد، ایروان، انتشارات فرهنگستان علوم ارمنستان، سال ۱۹۵۰، به زبان ارمنی)
خاچاتور آبویان: “ملت (ارمنی) تعداد زیاد الفاظ ترکی را یاد گرفته و تا به امروز آنها را به کار میبرد.” (خاچاتور آبویان، کلیات آثار، مجلد به ۵ جلد، ایروان، انتشارات فرهنگستان علوم ارمنستان، سال ۱۹۵۰، به زبان ارمنی)
خاچاتور آبویان: “لعنت بر این زبان ترکی باد، ولی این زبان دعای خیر خدا را گرفته است…. ما در همه مراسم های شادی و عروسی ها به این زبان ترانه میخوانیم.” (خاچاتور آبویان، زخم های ارمنستان، ایروان، سال ۱۹۳۹، به زبان ارمنی)
خاچاتور آبویان: “حد اقل ۵۰ در صد زبان ارمنی را واژه های ترکی تشکیل میدهد…” (خاچاتور آبویان، زخم های ارمنستان، ایروان، سال ۱۹۳۹، صفحات ۸۰-۸۱، به زبان ارمنی)
خاچاتور آبویان: “از حیث گویش، بیان و سخنوری، آهنگ و صرف و نحو، زبان تاتاری (آذربایجانی) بهترین در میان سایر زبانها است” (خاچاتور آبویان، مجموعه آثار، مجلد به ۵ جلد، ایروان، انتشارات فرهنگستان علوم ارمنستان، سال ۱۹۵۰، صفحه ۱۷۴، به زبان ارمنی)
خاچاتور آبویان: “زبان ترکی (زبان آذربایجانی) آنقدر در زبان ما نفوذ کرده که ترانه ها، اشعار، ضرب المثل ها به ترکی (آذربایجانی) گفته میشود.” (خاچاتور آبویان، زخم های ارمنستان، ایروان، سال ۱۹۳۹، صفحات ۴۱-۴۲، به زبان ارمنی)
خاچاتور آبویان: “فرق اصلی زبانهای قدیم و جدید (ارمنی) در طرز تکلم و نحو است. از این لحاظ زبان قدیم ارمنی (گرابار) شبیه زبانهای اروپایی است. ولی زبان جدید ارمنی (آشخارابار) به زبان ترکی (آذربایجانی) شباهت دارد.” (خاچاتور آبویان، “ناخاشاویک”، ایروان، سال ۱۹۴۰، به زبان ارمنی)
خاچاتور آبویان: “زبان ترکی (آذربایجانی) بقدری در میان ما رایج شده است که حتی زنان و کودکان ما نیز آنرا میفهمند. از اینرو سرودن و قرائت شعر به زبان ترکی (آذربایجانی) در میان قشرهای پر استعدادی که از میان مردم برخاسته اند، معمول بوده است. “(خاچاتور آبویان، “ناخاشاویک”، ایروان، سال ۱۹۴۰، صفحه ۴۸، به زبان ارمنی)
در تهیه این مطلب از کتابهای “قصه های غیر (برون) ملی ارمنی” (شهر باکو، سال ۲۰۰۸، به زبان روسی) به قلم کامران ایمان اف، و کتاب “حقایق آذربایجان در منابع ارمنی” به قلم اسرافیل عباس اف (شهر باکو، سال ۲۰۰۸) استفاده شده است.