گفتگویی با گون تکین نجلفی دکترای علوم تاریخ و محقق انستیتوی تاریخ آکادمی ملی علوم آذربایجان داشته ایم که در پی میخوانید.
خانم نجلفی، روسیه تزاری که با تحمل سختی ها و ریختن خونهای فراوان بر قره باغ مسلط شده بود، ایجاد دولت ارمنی در آن مناطق به چه درد روسیه میخورد؟
-دلایل این موضوع به اواخر قرن هفدهم بر میگردد. همان مقطع مصادف بوده با آغاز دوره انحطات امپراطوری عثمانی و شورش جمعیت مسیحی ساکن در ولایات مختلف آن. کشورهای قدرتمند وقت همچون پادشاهی اتریش-مجارستان برای اولین بار اقدام به اعزام سازمانهای مسیونری مسیحی زیر نظر کلیسا به اروپا کردند. همانطوریکه اطلاع دارید در سال ١٤٤١ بنا بر موافقت جهان شاه پادشاه قره قویونلو کلیسای ارمنی از کلیکیا به منطقه اوچ کلیسا در سرزمینهای آذربایجان تغییر مکان داد. آن اراضی “والاشاه” نام داشت و از سوی پادشاه پارفیا بنا شده بود. کلیسای ارمنی نیز از محل وجوهات واصله از اروپا زمینهایی را در اراضی مزبور خریداری میکرد. در همان دوره روابط صفوی-عثمانی متشنج بوده و اروپایی ها نیز بدنبال آن بوده اند تا بوسیله یک دولت ترک ضربه ای به دولت ترکی دیگری وارد سازند. در این مسئله ارمنی های مسیحی بعنوان مهره ای مورد استفاده قرار گرفته است.
قرن هجدهم عصر رستاخیز روسیه بوده و از آنجا است که پطر یکم علاقه یی نسبت به این منطقه پیدا کرده و اروپایی ها روحانیون کلیسای ارمنی را بسوی دولت روسیه هدایت مینمودند. آن موقع چنین ایده یی مطرح – یکی از مؤلفین عمده آن هم ملک غفان بود- میشد که باید با استفاده از ضعف عثمانی ها باید دولت ارمنی در این سرزمینها ایجاد گردد. با اینکه این پیشهاد در واقع یک فرصت طلائی برای پطر یکم بوده ولی از آنجاییکه در حال جنگ با کشورهای مختلفی بوده نمیتوانست روابط خود را با عثمانی ها تیره کند. بموجب فرمان پطر یکم در تاریخ ٢٤ نوامبر سال ١٧٢٤ امر استقرار ارمنی ها در سواحل دریای خزر به ماتیوشکین محول شده بود. علاوتا این فرمان را مخفیانه انجام میدادند تا عثمانی ها از آن اطلاع پیدا نکند. با مرگ پطر اجرای این فرمان بطور موقت به تأخیر افتاد. در دوره زمامداری کاترین دوم، ایده های مبنی بر اشغال قفقاز و راهیابی به دریاهای گرم و هند دوباره اهمیت خاصی پیدا کرد. در راستای این سیاستها و بمنظور اشغال استانبول، مهره ارمنی دوباره مورد استفاده قرار گرفت. ضمنا ارمنی ها نیز در آن دوره بر فعالیتهای خود افزوده بودند. ارمنی های ثرومند ساکن مسکو و سانکت پترزبورگ طرح های پیشنهادی خود را تسلیم کاترین دوم کردند. این طرح های حاوی اسامی کلیه سرزمینهای مورد نظر برای اشغال بوده است. این مناطق بعنوان پادشاهی آلبان، پادشاهی آرارات و آناتولی شرقی نامگذاری شده بودند. این اراضی سرزمینهای تاریخی آذربایجان را در بر میگرفت و تا آذربایجان جنوبی و آناتولی شرقی امتداد پیدا میکرد. قرار بود در این سرزمینها دولت مسیحی ایجاد گردد و کاترین دوم از ایده حمایت میکرد. در سال ١٧٨٢ بعنوان بخشی از این طرح کریمه اشغال شد. این اشغال طعع روسیه را تیزتر کرد. در سال ١٧٨٣ با امضای معاهده گئورگیوسک، گرجستان شرقی تحت حفاظت روسیه قرار گرفت و ارتش روسیه در قفقاز جنوبی مستقر گردید.
پس چه عاملی باعث شدند تا در اسکان ارمنی ها در ایروان و قره باغ تسریع شود؟
– بدنبال اسکان ارمنی ها در اوچ کلیسا، زمینهایی در روستاهای آذربایجانی نشین همجوار خریداری و ارمنی ها به آنجا ها منتقل شدند. در جریان جنگهای عثمانی-صفوی وقتیکه عثمانی ها وارد سرزمینهای آذربایجان میشدند، اهالی شیعه مناطق قره باغ و ایروان برای عدم اطاعت از آنها مناطق مسکونی خود را ترک گفته راهی سایر مناطق میشدند. در منابع عثمانی نیز داریم که اتباع مسیحی که همراه عثمانی ها بوده اند با پرداخت پول همان زمینهای متروکه را خریداری میکردند. بدین ترتیب، نخستین جابجایی ها در جریان جنگهای عثمانی-صفوی صورت گرفته است. ولی برنامه اسکان گسترده ارمنی ها در آذربایجان ربط مستقیمی به عهدنامه ترکمن چای سال ١٨٢٨ و عهدنامه ادیرنه سال ١٨٢۹ دارد. در مطابقت با بند ١٥ عهدنامه ترکمن چای و بند ١٢ عهدنامه ادیرنه کوچ گسترده ارمنی ها به سرزمینهای اشغالی آذربایجان انجام شد. پرفسور کریم شکوروف چنین جمله ای بکار برده که “عهدنامه ترکمن چای ارمنی ها را بعنوان یک ملت نجات داده است.” اسنادی که از منابع عثمانی بدستمان رسیده حکایت از کوچ گسترده ارمنی ها از این کشور به آذربایجان دارد. همه این مدارک مؤید این نکته است که ارمنی ها به اصطلاح “دیروز” به سرزمینهای آذربایجان آمده اند.
مطلع هستید که بدنبال قتل نادر شاه دولتهای فئودال کوچکی در اراضی آذربایجان تشکل یافتند که یکی از مقتدرترین آنها خان نشینی قره باغ بوده است. خان نشینی قره باغ در قلمروی واحد سیاسی “بیگل بیگی گنجه-قره باغ” سابق بوجود آمده بود. خان نشینی قره باغ از قدیم فقط یک ملک نشینی داشته که آن هم ملک نشینی خاچین متعلق به فرزندان حسن جلالیان بوده است. آنها علیرغم پذیرش مذهب گریگوریان همجانان اصالت آلبانی خود را حفظ کرده بودند. و در نامه خویش به کاترین دوم خودشان را آلبان خوانده اند. بعدا سایر ملک ها از سرزمینهای دیگری به قره باغ کوچ کرده بودند. در قره باغ نامه های تألیفی میرزا آدیگؤزل بیک و میرزا جمال جوانشیر در باره اینکه آنها از کجا به قره باغ آمده اند بهت تفصیل بحث شده است. نادرشاه این ملک های پنجگانه را مستقیما تابع خود ساخته بود نه به بیگلر بیگی قره باغ. هنگام تأسیس خان نشیتی قره باغ، پناه علی خان قبل از هر چیز جلوی تجزیه طلبی و خودکامگی آنها را گرفت. دوره حکومت ابراهمی خلیل خان با دوره تقویت مواضع روسیه درقفقاز جنوبی مصادف شده است. ملک ها از انعقاد عهدنامه گئورگیوسک روحیه گرفته و تلاشهای تجزیه طلبی خود را از سر گرفته بودند. همان ملک ها قصد داشتند تا به ارتش روسها پیوسته و جنگی صلیبی علیه خان نشینی قره باغ به راه بیاندازند. این نیروها از قوای پادشاه گرجی بنام ایراکلی دوم، قوای دو میلک قره باغی و ارتش روسها تشکیل شده بودند. ولی بدلیل آغاز جنگ روسیه-عثمانی در سال ١٧٨٧ نیروهای روس احضار میشوند و جنگ صلیبی به تأخیر میافتد. ابراهیم خلیل خان، بر خلاف پدرش پناه علی خان تبهر اجرای سیاستهای پر تحرکی را نداشته است. پناه علی خان موفق به ایجاد مرکزیت در خان نشینی قره باغ شده بود و امکان عمل مستقلانه را از ملک ها سلب کرده بود. در سالهای حاکمیت ابراهیم خلیل خان طرح های مختلفی در باره قره باغ در دربار کاترین دوم ریخته میشد و قرار بر آن شده بود تا ابراهیم خلیل خان بدست پاتیومکین خلع قدرت شود و ملک ها روی کار بیایند. ولی نامه ملکان به ژنرال پاتیومکین در این خصوص به دست ابراهیم خلیل خان می افتد. خان با افشای خیانت ملکها، آنها را دستگیر و روانه زندان شوشا و شروع به تقویت مواضع خود در شوشا میکند. ابراهیم خان با درک اینکه بعد از اشغال قره باغ توسط روسها، ملکها به قدرت میرسند دست به مانور میزند. خان با ارسال نامه ای به کاترین دوم بوسیله پاتیومکین آمادگی خود را برای پذیرش قیومت روسیه اعلام میکند. این نامه خان را نجات میدهد و از یورش علیه خان نشینی قره باغ منصرف میشوند. ابراهیم خلیل خان برای اینکه در قدرت بماند در سال ١٨٠٥ معاهده کورک چای را با روسیه امضا میکند. طبق این معاهده، خان در اتخاذ سیاستهای داخلی مستقلانه عمل میکند ولی در سیاستهای خارجی ار روسیه پیروی میکند. تقلب کاران ارمنی چنین وانمود میکنند که انگار این معاهده بین ملک ها و روسیه امضا شده، حال آنکه در آن هیچ اشاره یی به ملک ها نشده و صرفا با ابراهیم خلیل خان امضا گردیده است. با آنکه این معاهده با اراده طرفین امضا شده بود ولی در دوره های بعدی نظام خان نشینی آذربایجان توسط روسیه برچیده شد. نظام اداری روسیه در قره باغ نیز راه اندازی شد. ارمنی ها که بموجب عهدنامه های پیشین به ایروان و مناطق آذری نشین گرجستان کوچانده شده بودند، بدنبال امضای عهدنامه ترکمن چای بیشتر در اراضی قره باغ اسکان گزیدند. مجسمه ای که در سال ١۹٧٨ در منطقه مارگوشاوان قره باغ بنا شده، برای گرامیداشت صد و پنجاهمین سالگرد مهاجرت آنها به قره باغ بوده است.
ارمنی سازی ملک ها جزو سیاستهای روسیه بوده یا از مسائل مذهبی ناشی میشد؟
ملک ها اصالتا آلبان بوده اند. آلبان ها هم بنوبه خود از نمایندگان طوایف مختلف تشکیل شده اند. در میان آلبانها هم ترک تبارها وهم قفقازتبارها موجود بوده اند. آن بخش از آلبانهایی که در جریان گسترش دین اسلام در سرزمینهای آذربایجان به اسلام گرویدند، در روند تشکل ملت آذربایجان عجین شده و از بین رفته اند. آنهایی که دین مسیحیت خود را حفظ کرده اند با ورود ارمنی ها به منطقه در جریان جنگهای عثمانی-صفوی، در نتیجه معاشرت آسیمیله شده و زبان خود را از دست داده به مذهب گریگوریان گرویدند. نامه آنها که در آرشیو موجود میباشد به زبان ارمنی نگاشته شده است. ولی این نکته هم نباید از نگه دور بماند که نامه های مذکور از قول آنها توسط ارمنی ها نوشته میشده است. اسرائیل اوری فرزند ملک غفان بوده است. وی با گرد هم آوردن ملک ها وعده هایی را مبنی بر ایجاد دولت و احیای پادشاهی آلبان با جلب حمایت روسها میداد. ولی از آنها میخواست که در ورقه های خالی و سفیدی امضا کنند که بعد هر چیزی را که دلش خواسته در آن نوشته است. منظور این است که آنها از اول راه تقلب را پیش گرفته بودند. اهالی آلبان که در اقلیت بوده، با گذشت زمان گریگوریان شده اند. اینکه با ارمنی ها در معاشرت بودند و با آنها تشکیل خانواده میدادند این موراد زمینه تجانس بیشتر آنها را فراهم میاورد. این در حالی است که آنها در نامه های ارسالی به پطر یکم و کاترین دوم خودشان را بعنوان آلبانها معرفی کرده اند نه بعنوان ارمنی. ولی برچیده شدن اسقف اعظمی آلبان و تابع شدن آن به کلیسای ارمنی جزو سیاستهای روسها بوده است. در واقع این دو کلیسا با هم فرق داشتند. آلبانها الفبای منحصر به فرد خود را داشتند. متأسفانه بخش اصلی این دست نوشته های آلبانی در جریان ساخت نیروگاه برقی مینگه چویر زیر آب مانده است. حتی تا آنجایی که اطلاع دارم این یک طرح ارمنی بوده است. هدف از این طرح هم از بین بردن آثار فرهنگی آلبانها بوده است.
روسیه چرا میخواست این دولت ارمنی را لزوما در قره باغ ایجاد کند؟
فکر نمیکنم روسیه علاقه داشت صرفا در قره باغ دولت ارمنی ایجاد کند. این به چه درد روسیه میخورد؟ میلیوکوف وزیر خارجه وقت روسیه در اوایل قرن بیستم گفته بود: “ارمنستان بدون ارمنی ها بدرد ما میخورد. ” اگر روسیه میتوانست دولت عثمانی را نابود کند در آنحال در تاریخ دولتی بنام ارمنی وجود نداشت. کاترین دوم تأکید میکرد که استانبول حق روسیه است و آن باید شهر روسها باشد. از آنجائیکه روسیه نتوانست از عهده عثمانی ها بر آید، آن دولت به منطقه حایلی بین دو دولت مسلمان نیاز داشت که از آن بتواند هر موقع که لازم شد بعنوان عرصه جنگی استفاده کند. ولی ارمنی ها نیز خولیای سقیم “ارمنستان بزرگ” را در سر میپروراندند. ارمنی ها قصد داشتند با راه اندازی نسل کشی و کشتارهای وحشتناکی در قفقاز جنوبی، ایران، آذربایجان، آناتولی شرقی- یعنی همه مناطق آذربایجانی نشین، زهر چشم مردم را بگیرند و آنها را از این سرزمینها بیرون رانده و زمینهایشان را تصرف کنند. درجریان جنگ جهانی اول نیز دولتهای بزرگ در این مسئله از ارمنی ها حمایت میکردند. منظورم این است که این ایده ارمنی فقط به قره باغ خلاصه نمیشد. ایروان نخستین سرزمینی میباشد که به کمک روسیه از آذربایجانی ها گرفته شده است. ولی نتوانستند در آن اراضی دولت ارمنی تشکیل دهند. ابتدا “ولایت ارمنی” در آن اراضی تأسیس ولی بعدا برچیده شد. در سال ١۹١٨ در جریان کنفرانس باتومی بنا بر مطالبه دولتهای بزرگ، شهر ایروان به ارمنی ها واگذار گردید. در سال ١۹١٨ در سرزمنیهای ما جمهوری به اصطلاح آرارات ایجاد شد. در سال ١۹٢٢ زنگزور بخش دیگری از سرزمینهای آذربایجان توسط روسیه تحویل ارمنستان داده شد. بدنبال آن، منطقه “مهری” نیز به حساب سرزمینهای اردوباد و زنگیلان ایجاد شد. در مرحله بعدی نوبت به قره باغ هم رسید.
اخیرا ارمنی ها سر و صدای زیادی پیرامون کاوشهای باستان شناسی در اراضی قره باغ براه انداخته اند و ادعا میکنند که بازمانده های شهر تیگراناکرت را پیدا کرده اند. آیا چنین چیزی امکان دارد؟
امکان ندارد. اولا محل شهر تیگراناکرت مشخص است. هم دانشمندان روس و هم دانشمندان خارجی تأیید میکنند که تیگراناکرت در سواحل رودخانه های دجلا و فرات واقع گشته و کشف شدن آن در اراضی آغدام به جز تقلب کاری ارمنی چیز دیگری نیست.
خانم نجلفی، میخواستیم توصیه های شما برای سایت خود را داشته باشیم.
من خواهان راه اندازی این نوع سایت ها هستم. اول باید حقایق تاریخی را در اذهان و شعور جوانان خود احیا و زنده کنیم. شما موظف نیستید تا تاریخ دان باشید ولی وظیفه دارید اطلاعی از تاریخ خودمان داشته باشید. یعقوب محمودوف چنین جمله یی دارد “کسی که از تاریخ خود بی خبر است مثل یک کودک یتیم میماند”. من آرزومند موفقیت سایت شما در امر روشن کردن صفحات تاریک تاریخ هستم.
گوندوز نصیب اف
سایت.az 1905