پیدا شدن” ارامنه”

جعل کاری ارمنی که از موسی خورنی سرچشمه میگیرد

erməni saxtakarlığı

در دوره های مختلفی پیرامون موضوعاتی چون شکل گیری ملت ارمنی، خصوصیات استثنایی ملی، ویژگیهای زبانی و تاریخ آنها نظرهای متضادی ارایه شده است. برخی از مورخان سرآغاز تاریخ ارمنی را به صدر شکل گیری تمدن بشری وصل داده و خاستگاه آنها را مستقیما به فلات آناتولی و قفقاز کشانده اند. آنها ادعا میکنند که ارامنه اهالی بومی این مناطق بوده اند و برای اثبات ادعاهایشان منابع معتبر تاریخی را گواه نمیاورند بلکه بیشتر به اطلاعاتی آمیخته به موضوعات اساطیری و مذهبی اتکا میکنند که در مورد اصالت آنها تردیدهای فراوانی هست.

پیام سرهنگ” لازرف” به ارامنه

 ermeni-rus-ordusu-resim-16

ای مسیحیان. بنا بر اطلاعات واثقی که بدست من رسیده، افراد بدخواه فقط بدنبال نشر اکاذیب و مطالب پوچ نیستند بلکه آنها میخواهند رعب و وحشت در قلوب کسانیکه خواهان اجازه برای انتقال به روسیه مسعوده شده اند ایجاد و بدین طریق از تحقق آرزوی قلبی آنها جلوگیری نمایند.

توماس ده وال: “جمهوری شوروی سوسیالیستی ارمنستان صرفا بعنوان وطن جدیدی برای ارمنی ها تشکیل شده بود”

Tomas de Vaal

در قرن نوزدهم میلادی بدنبال انتقال هزاران خانواده از ایران و ترکیه برای اقامت گزینی در متروپل، ایروان به تدریج به صورت شهر ارمنی نشین در آمد. بااین حال آن شهر هنوز در سال ١٨٧۰ جمعا تعداد ١٢ هزار نفر جمعیت داشت و به تعبیر دیگری وسعتش از شهر شوشا نیز کوچکتر بود. و آوارگان ارمنی ترجیح میدادند تا در باکو بدنبال کار بگردند. (رجوع شود به ص ١٧٧-١٧٨ در Lourie, Yerevan’s Phenomenon)

تا زمان استیلای روسها، ارامنه هرگز در منطقه صاحب اکثریت نبوده اند

rusiya istilasi

 در بیانات سرتاسر مزخرف سرژسرکیسیان رئیس جمهوری ارمنستان که هیچ ربطی به واقعیتهای علمی و تاریخی ندارد، آمده بود که “فقط ارمنیان” تنها ساکنین قره باغ در طول هزاران سال بوده اند و طوایف عشایری ترک مسلمان فقط در نیمه دوم قرن هجدهم به آنجا مهاجرت کرده اند. آنها فقط ۵ در صد تعداد کل ساکنین را در اوایل قرن گذشته تشکیل داده اند.” برای اینکه باور شدنی بنظر برسد، سرکیسیان به “منابع رسمی” پر معمای ترکی متعلق به قرن هجدم استناد میکند. طبعا صاحب این مزخرفات قرار نبود موضوع منبع استناد خود را روشن کند، زیرا چنین منابع ای در آزمایشگاه ارمنی برای جعل تاریخ نیز موجود نمیباشد. در واقع آرشیوهای ترکی گواه بر عکس این موضوع میباشد. آرشیو مرکزی دولتی وابسته به هیأت وزیران ترکیه کتاب ۶۶۰ صحفه ای حاوی مطالب آرشیوی را تحت عنوان “قره باغ به روایت اسناد عثمانی” به طبع رسانده است.

ساموئل ویمس: “روسها در راستای منافع ژئواستراتژیک خود بافت جمعیتی قفقاز را تغییر داده بودند”

samuel weems

…روسیه از سال ١٨٢۶ شروع به الحاق قفقاز نموده است. مطابق اسناد آن دوره موجود در روسیه، تعداد ٩۰ هزار نفر در قراباغ سکونت داشته است. در آن منطقه یک شهر بزرگ و ۶۰۰ روستا وجود داشته که فقط در ١٥۰ روستا ارمنی ها اسکان یافته بودند. اواخر قرن نوزدهم بدنبال جابجایی اجباری ساکنین محلی، ارمنی ها در مقام ساکنین اصلی آن خطه در آمدند. دلیل اصلی استقرار بیش از ١٣۰  هزار نفر ارمنی در آن منطقه و واگذاری خانه ها و زمین اهالی بومی به آنها،  اطمینان روسها از حمایتهای آتی آنها از امپراطوری روسیه بوده است.

گفته های ارمنی ها در باره خودشان

“جاسوسان داشناکی دولت ارمنی در تلاش هستند تا قره باغ را به ارمنستان ملحق کنند. این بمعنی محروم ساختن اهالی قره باغ از منبع حیاتی مرتبط با باکو و پیوند دادن آن به ایروان میباشد که هرگز و هیچ گونه ارتباطی با آن نداشته است. دهاتیان ارمنی در پنجمین کنگره خود تصمیم به رسمیت شناختن آذربایجان و پیوستن به آن گرفتند.”