آذربایجان در قرن شانزدهم مرکز اجتماعی-اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ایده لوژیک دولت صفوی (١٧٣٦-١٥٠١) بوده است. آذربایجان، ایران، جنوب ترکمنستان و افغانستان کنونی (به استثنای ایالت بلخ)، عراق عرب و سایر سرزمینها در داخل مرزهای دولت صفوی قرار داشته است. شاه اسماعیل یکم بنیانگذار دولت صفوی بوده است. اسماعیل که تحصیلات و تربیت ممتازی داشته، ازسال ١٤٩٩ وارد صحنه پرتنش فعالیتهای اجتماعی و سیاسی شده است. در سال ١٥٠١ صاحب تاخت و تاج شاهنشاهی شده و پایه های دولت جدیدی را گذاشته بود. ظرف کوتاه مدتی دولت خود را به امپراتوری قدرتمندی تبدیل کرده است. نام سلسله حاکم بر دولت صفوی به نام شیخ صفی الدین اسحق اردبیلی بانی ترک آذربایجانی طریقت صفویه بر میگردد. تبریز (١٥٥٥-١٥٠١)، قزوین (١٥٩٨-١٥٥٥) و اصفهان (بعد از سال ١٥٩٨) پایتخت دولت صفوی در دوره های مختلفی از تاریخ بوده است. آذربایجان در میان سایر ایالات دولت صفوی بیشترین توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را داشته است. طوایف قزلباش آذربایجان (ذکر این دولت بعنوان دولت قزلباش در منابع تاریخی گواه دیگری بر این حقیقت تاریخی میباشد) و فئودالهای اردبیلی نقش برجسته ای در دولت صفوی ایفا کرده اند. طهماسب فرزند شاه اسماعیل نیز سیاست متحد کردن سرزمینهای آذربایجان را دنبال کرده است. در این راستا دولت شروانشاهان در سال ١٥٣٨ برچیده و در دولت صفوی ادغام شده است. در سال ١٥٥١ نیز خان نشینی شکی به دولت صفوی ملحق میگردد. از اواخر قرن هفدهم دولت صفوی گریبانگیر بحران اقتصادی و سیاسی عمیقی بوده است. در ماه مارس سال ١٧٣٦ نادر شاه توسط فئودالهای شرکت کننده در مراسم تاج گذاری در مغان بعنوان پادشاه اعلام میشود. بدین ترتیب موجودیت دولت صفوی بطور رسمی پایان می یابد.
“دولتهای تاریخی آذربایجان”، باکو، سال ٢٠١٢، ص ١٢٦